اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرگ بند

نویسه گردانی: GRG BND
گرگ بند. [ گ ُ ب َ ] (ص مرکب ) کنایه از گرفتار و اسیر. (برهان ) :
گرگ را گرگ بند باید کرد
رقص روباه چند باید کرد.

نظامی .


کین سگ بسته مستمند چراست
شیرخانه است گرگ بند چراست .

نظامی .


|| اسیر و زبون و خفیف باشد. (برهان ). رجوع به گرگ بندی شود. || (حامص مرکب ) در هفت پیکر نظامی چ وحید ص 321 بمعنی دوختن دهن و بستن دست و پای آمده . رجوع به گنجینه ٔ گنجوی ص 334 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
گرگ بند کردن . [ گ ُ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از زبون و خفیف و اسیر کردن باشد. (برهان ) (آنندراج ). از ترس از جای خود نجنبیدن . (فرهنگ نظ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.