اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرم و سرد دیدن

نویسه گردانی: GRM W SRD DYDN
گرم و سرد دیدن . [ گ َ م ُ س َ دی دَ ] (مص مرکب ) آزموده کار شدن . مجرب بودن . رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 9 و 245 شود. || شیرینی و تلخی روزگار را چشیدن :
اگر خود نزادی خردمند مرد
ندیدی ز گیتی چنین گرم و سرد.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.