گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گرمی دار نویسه گردانی: GRMY DʼR گرمی دار. [ گ َ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ مزاج گرم : ز گرمی کآن هوا در کار او بودهوا گفتی که گرمی دار اوبود. نظامی .و مردم گرمی دار را [ گوشت خرگور ] زیان دارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود