گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گرو بستن نویسه گردانی: GRW BSTN گرو بستن . [ گ ِ رَ / رُو ب َ ت َ ] (مص مرکب ) شرط. نذر. مراهنه . با کسی گرو بستن . رهان . (زوزنی ). خَطَر؛ و آنچه در میان کنند چون در چیزی گرو بندند. تخاطر. (منتهی الارب ) : با که گرو بست زمین کز میان باز گشاید کمر آسمان .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود