اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گروگرد

نویسه گردانی: GRWGRD
گروگرد. [ گ ِ گ ِ ] (اِخ ) نام شهری بود واقع درساحل جیحون ۞ :
بتندی براه اندر آورد روی
بسوی گروگرد شد جنگجوی .

فردوسی .


سپهبد چو لشکر برو گرد شد
از آتش براه گروگرد شد.

فردوسی .


گروگرد بودی نشست تژاو
سواری که بودیش با شیر تاو.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.