گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گروگیر کردن نویسه گردانی: GRWGYR KRDN گروگیر کردن . [ گ ِ رَ / رُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) به رهن گرفتن . به رهن خود درآوردن : گرو کن به عمر ابد جام راگروگیر کن باده ٔ جام را.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود