گروها گروه . [ گ ُ گ ُ ] (ق مرکب ) گروه از پس گروه . دسته دسته . فوج فوج
: وز آن سوی هومان به کردار کوه
بیاورد لشکر گروها گروه .
فردوسی .
رسیدند گردان میان دو کوه
سپاه اندرآمدگروها گروه .
فردوسی .
همی رفت لشکر گروها گروه
چو دریا بجوشید هامون و کوه .
فردوسی .
گریزان سپاهش گروها گروه
نهادند سر سوی دریا و کوه .
(گرشاسب نامه ).
گریزندگان را گروها گروه
همی خواند از هر رهی سوی کوه .
(گرشاسب نامه ).
دد و دام را از بیابان و کوه
دوانید بر خودگروها گروه .
نظامی (اقبالنامه ص 89).
رجوع به گروه شود.