اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گره در کار افتادن

نویسه گردانی: GRH DR KAR ʼFTADN
گره در کار افتادن . [ گ ِ رِ ه ْ دَ اُ دَ ] (مص مرکب ) مشکل شدن کار. پیچیده شدن آن . دشوار شدن شغل :
گرچه افتاد ز زلفش گرهی در کارم
همچنان چشم گشاد از کرمش میدارم .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
کار در گره افتادن . [ دَ گ ِ رِه ْ اُ دَ ] (مص مرکب ) پیچیده و در هم شدن کار. برنیامدن حاجت . (آنندراج ). معضل و معقد شدن کار : کار چون در گره...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.