گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گره در گلو زدن نویسه گردانی: GRH DR GLW ZDN گره درگلو زدن . [ گ ِ رِه ْ دَ گ َ / گ ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بند کردن گلو. (آنندراج ) : هرگز غمی ز کاسه ٔ خالی نمیخوریم نرگس صفت زدیم گره در گلوی خویش .ملاطاهر غنی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود