گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گره زار نویسه گردانی: GRH ZʼR گره زار. [ گ ِ رِه ْ ] (اِ مرکب ) پر از گره . || زلف در هم پیچیده . (ناظم الاطباء) : مشاطه زد به گره زار طره ات ناخن عجب که عقده ٔ دل واشود به آسانی .ملاطغرا (آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود