اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گریبان چراغی گرفتن

نویسه گردانی: GRYBAN CRʼḠY GRFTN
گریبان چراغی گرفتن . [ گ ِ ن ِ چ ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) چراغ به دست گرفتن :
خواجه گریبان چراغی گرفت
دست من و دامن باغی گرفت .

نظامی .


|| کنایه از پرتوی و سوزی و صفایی بهم رسانیدن . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.