گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گریخته خواب نویسه گردانی: GRYḴTH ḴWAB گریخته خواب . [ گ ُ ت َ / ت ِ خوا / خا ] (ص مرکب ) چشمی که خواب نتواند کرد. (آنندراج ). بی خواب شده . بخواب نرونده : به دل طپیدن شب زنده دار مرده فراق به چشم اشک پراکنده و گریخته خواب .زلالی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود