گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گریه انداختن نویسه گردانی: GRYH ʼNDʼḴTN گریه انداختن . [ گ ِرْ ی َ / ی ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) در تداول عامه یا به گریه انداختن . گریاندن . گریانیدن : چو عشق افگند در دل شور مژگان گریه اندازدجهد هر گه که برقی لاجرم باران شود پیدا.سنجر کاشی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود