گریه در گلو پیچیدن . [ گ ِرْ ی َ
/ ی ِ دَ گ َ
/ گ ِ دَ ] (مص مرکب ) گریه در گلو گره شدن . گلوگیر شدن گریه . حالتی است که در شدت گریه بهم رسد واز آن نفس آدمی بند میگردد. (آنندراج )
: بیاد روی تو چون گریه در گلو پیچید
ز هر بن مژه طوفان نور
۞ برخیزد.
طالب آملی (از آنندراج ).
با شکوه هم زبان نشود گفتگوی ما
پیچیده گریه همچو نفس در گلوی ما.
جلال اسیر (ازآنندراج ).