اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گزند خوردن

نویسه گردانی: GZND ḴWRDN
گزند خوردن . [ گ َ زَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) گزندرسیده شدن . (آنندراج ). صدمه دیدن . آسیب دیدن :
به زیر شاخ گل افعی گزیده بلبل را
نواگران نخورده گزند را چه خبر.

نظیری نیشابوری (از آنندراج ).


و رجوع به گزند شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.