اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گستاخ گستاخ

نویسه گردانی: GSTAḴ GSTAḴ
گستاخ گستاخ . [ گ ُ گ ُ ] (ق مرکب ) اندک اندک رام . رفته رفته مأنوس . کم کم جسور :
پریده مرغکان گستاخ گستاخ
شمایل در شمایل شاخ در شاخ .

نظامی .


رضا دادش که در میدان و در کاخ
نشیند با ملک گستاخ گستاخ .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.