گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گستاخ گوی نویسه گردانی: GSTAḴ GWY گستاخ گوی . [ گ ُ ] (نف مرکب ) بی محاباگوی و بی صرفه گوی . (آنندراج ) : از آن بوالفضولان گستاخ گوی وز آن بوالحکیمان دیوانه خوی .نظامی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود