اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گسسته عنان

نویسه گردانی: GSSTH ʽNAN
گسسته عنان . [ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ ع ِ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم یله و مرکب بی قید خلیعالعذار که به هر طرف خواهد راه رود. (آنندراج ) :
فرستاده فوجی ز شیرافکنان
به دنبال خصم گسسته عنان .

ملا عبداﷲ هاتفی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
عنان گسسته . [ ع ِ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) بر سر خود گذاشته . عنان پاره شده . اسب که اختیار ازدست سوار با گسستن عنانش بیرون برده ب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.