اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گسسته گردیدن

نویسه گردانی: GSSTH GRDYDN
گسسته گردیدن . [ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) منقطع شدن . متوقف گشتن : دیگر که شهری است [ سیستان ] به ذات خویش قائم که به هیچ شهری محتاج نیست که اگر کاروان گسسته گردد همه چیز اندر آن شهر یافته شود. (تاریخ سیستان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.