اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گشن کردن

نویسه گردانی: GŠN KRDN
گشن کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بار گرفتن و باردار شدن :
شنیدم که چل مادیان گشن کرد
یکی تخم برداشت از وی به درد.

فردوسی .


|| با ماده نزدیک شدن : و سعادت وی [ ستور ] خوردن و خفتن و گشن کردن است . (کیمیای سعادت ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.