اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل

نویسه گردانی: GL
گل . [ گ َ ] (اِ) در تداول عامه با یکدیگر برابری توانستن ۞ .
- از گل هم برآمدن ؛ از پس هم برآمدن .
- گل هم انداختن ؛ بیکدیگربند کردن .
- گل هم کردن ؛ بیکدیگر پیوستن .
|| گریبان .یقه (در لهجه ٔ قزوینی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
گل چراغ گرفتن . [ گ ُ ل ِ چ ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب )سوخته ٔ فتیله ٔ چراغ را بریدن . سوخته را جدا کردن .
گل تپه قورومیش . [ گ ُ ت َ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در 17هزارگزی شمال خاوری راه شوسه ٔ بوکان و 11...
گل بستان افروز. [ گ ُل ِ ب ُ اَ ] (اِ مرکب ) شاهسفرم . ضیمران . تاج خروس .
طایفه ٔ گل محمد. [ ی ِ ف َ ی ِ گ ُ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل ، واقع در 9هزارگزی باختر بنجار، کنار دریاچه ٔ هامو...
بوستان گل نمای . [ ن ِ گ ُ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان باشد. (برهان ) (انجمن آرا). آسمان . (ناظم الاطباء).
از هنگامی که دانمارکی ها به مقدسات اسلامی اهانت کردند نام "شیرینی دانمارکی" توسط صنف و مردم به "شیرینی گل محمدی" دیگر شد.
بنتونیت (به انگلیسی: Bentonite) که با نام گِل ارمنی در طب سنتی معروف است، نوعی رس ریزدانه است که حداقل ۸۵ درصد رس مونت‌موری‌لونیت داشته باشد. اصطلاح «...
گل به آب دادن . [ گ ُب ِ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به گل به آب انداختن شود.
گل صدبرگ آسمان . [ گ ُ ل ِ ص َ ب َ گ ِ س ْ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ).
بنتونیت (به انگلیسی: Bentonite) که با نام گِل ارمنی در طب سنتی معروف است، نوعی رس ریزدانه است که حداقل ۸۵ درصد رس مونت‌موری‌لونیت داشته باشد. اصطلاح «...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.