گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گل نویسه گردانی: GL گل . [ گ ُ ] (انگلیسی ، اِ) ۞ دروازه ٔ فوتبال .- گل زدن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل کردن .- گل شدن ؛ وارد شدن توپ به دروازه ٔ حریف .- گل کردن ؛ توپ را وارد دروازه ٔ حریف کردن . گل زدن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه واژه معنی گل کن پهل گل کن پهل . [ گ ِ ک ُ پ َ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خمیر بخش مرکزی شهرستان بندرعباس . هوای آن گرم و دارای 146 تن سکنه است . آب آن ... گل در چمن گل در چمن . [ گ ُ دَ چ َ م َ ] (اِ مرکب ) اسفناج سرخ کرده به روغن که بر روی آن تخم مرغ شکنند. بورانی اسفناج که بر آن تخم مرغ شکنند. طعام... گل سرخ دون گل سرخ دون . [ گ ُ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 25هزارگزی جنوب باختری لنده و 36هزارگز... گل نم زدن گل نم زدن . [ گ ُ ن َ زَ دَ ] (مص مرکب ) افشاندن آب کم با پشت پنجه ٔ دست . آب کمی زدن با دست به چیزی . آب کمی به چیزی افشاندن . گل نمی... گل و بلبل گل و بلبل . [ گ ُ ل ُ ب ُ ب ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ترکیبی است که شاعران از آن سخن گویند و بویژه در غزلها بلبل را شیفته ٔ گل دانند و خو... گل و بوته گل و بوته . [ گ ُ ل ُ ت َ / ت ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن . و رجوع به گل و بت... گل و گردن گل و گردن . [ گ َ ل ُ گ َ دَ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه بر مجموعه ٔ گردن و گلو اطلاق شود: گل و گردن زیبایی دارد. گل و گشاد گل و گشاد. [ گ َ ل ُ گ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) سخت فراخ . نه به اندام : شلوار گل و گشاد. گل یک چشم گل یک چشم . [ گ ُ ل ِ ی َ / ی ِ چ َ / چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به اصطلاح لوطیان ، نره . (آنندراج ) : چند سرگردانی خاطر دهداین گل یک چشم ... نرگس و گل نرگس و گل . [ ن َ گ ِ س ُ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از چشم و گوش مطلوب است . (برهان قاطع) (از انجمن آرا) (آنندراج ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ صفحه ۵۱ از ۶۴ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود