گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گل آکنده نویسه گردانی: GL ʼAKNDH گل آکنده . [ گ ُ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آکنده به گُل . گُل آلود. آلوده به گل : اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی گمان برند که پیراهنت گل آکنده ست .سعدی (طیبات چ فروغی ص 34). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی گل آکنده کردن گل آکنده کردن . [ گ ِک َ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) از گل پر کردن . آلوده کردن به گل . || به گور کردن : چو بدخواه را در گل آکنده کردپراکن... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود