گل آویز
نویسه گردانی:
GL ʼAWYZ
گل آویز. [ گ َ ] (نف مرکب ) دست به گریبان . دست به یقه . مرکب است از گلو و آویز. آویختن .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
گلاویز. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) ۞ گل آویز که برای زینت کاشته میشود و رنگ قرمز مخصوص دارد. (گیاه شناسی گل گلاب ص 232). رجوع به هرمزدنامه ٔ پورداو...
گلاویز شدن . [ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دست به یقه شدن . دست به گریبان شدن با کسی . درآویختن با کسی . رجوع به گل آویز شود.