گلاب گیر
نویسه گردانی:
GLAB GYR
گلاب گیر. [ گ ُ ] (نف مرکب ) گلاب گیرنده .آنکه گلاب تهیه کند : و مثال برآمدن و باز فرودآمدن این بخارها و رطوبت ها همچون کارگاه گلابگیران است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و رجوع به گلابگر شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.