اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل خواره

نویسه گردانی: GL ḴWARH
گل خواره . [ گ ِ خوا / خا رَ / رِ ] (نف مرکب ) آنکه گل خورد. || (اِ مرکب ) خراطین . کرم خاکی : اما هیچ ناقص تر از خراطین نیست و او کرمی است سرخ که اندر گل جوی بود و او را گل خواره خوانند و در ماوراءالنهر غاک کرمه ۞ خوانند. (چهارمقاله ٔ عروضی چ معین مقدمه ص 14 و 30).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.