گل خواندن
نویسه گردانی:
GL ḴWANDN
گل خواندن . [ گ ُ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) به اصطلاح قماربازان ولایت همه نقد خود را در یک بار برداو نهادن چه وقتی که همه نقد خود را یک بار بر داومی نهند آن وقت لفظ گل به ضم کاف فارسی بر زبان میرانند، چنانچه قماربازان هند در چنین حالتی لفظ جهل به ضم جیم عربی مخلوطالتلفظ بها میگویند. (آنندراج ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.