اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گلشن آرای

نویسه گردانی: GLŠN ʼARʼY
گلشن آرای . [ گ ُ ش َ ] (نف مرکب ) باغبان . (آنندراج ). || سخت سرخ . حنایی روشن . سرخ همچون گل گلستان :
چو بشنید پرویز برپای خاست
یکی جام می گلشن آرای خواست
که بود اندر آن جام یک من نبید
به یک دم می روشن اندرکشید.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.