اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل کفش

نویسه گردانی: GL KFŠ
گل کفش . [ گ ُ ل ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) گلی که از ابریشم و گلابتون و مانند آن بر تیماج و سقلاّ ب کفش دوزند و هم از چوب سازند و در پاشنه ٔ کفش تعبیه کنند و گلهای عاج در آن پرچین نمایندو آنرا کوکب کفش نیز گویند. (آنندراج ) :
هاله را از رشک نعلت آتش اندر خرمن است
از گل کفشت چمن را خار در پیراهن است .

محسن تأثیر (از آنندراج ).


آسمان از مه نو نعل در آتش دارد
که گل کفش تو را بر سردستار زند.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.