اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل گر

نویسه گردانی: GL GR
گل گر. [ گ ِ گ َ ] (ص مرکب ) طیان . (مهذب الاسماء). بنا. راز. گلگیر. گلکار :
همان گل گران را ز نو بار داد
همان خانه ها کرد و خوشه نهاد.

شمسی (یوسف و زلیخا).


چو بر گل گران بدره ها بخش کرد
همه رنگ رخسارشان رخش کرد.

شمسی (یوسف و زلیخا).


مرد سقا و گل گر و حمال
هر سه وان را دلیل دان بر مال .

سنایی .


کز خاک گورخانه ٔ ما خشتها کنند
وآن خاک و خشت دستکش گل گران شود.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.