اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل مشکیچه

نویسه گردانی: GL MŠKYCH
گل مشکیچه . [ گ ُ ل ِ م ُ / م ِ چ َ/ چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل مشکی :
ناسور دلم باج گرفته ست ز عنبر
گویا گل مشکیچه بود پنبه ٔ داغم .

محسن تأثیر (از بهار عجم ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.