اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گله بردن

نویسه گردانی: GLH BRDN
گله بردن . [ گ ِل َ / ل ِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) شکایت کردن :
گله از دست ستمکاره به سلطان گویند
چون ستمکاره تو باشی گله پیش که بریم ؟

سعدی (صاحبیه ).


بهیچ روی نشاید خلاف رای تو کردن
کجا برم گله از دست پادشاه ولایت ؟

سعدی (طیبات ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.