اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گمره شدن

نویسه گردانی: GMRH ŠDN
گمره شدن . [ گ ُ رَه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بیراه شدن . سرگشته و آواره شدن . بی خانمان شدن :
نکوتر نگر تا کجا میروی
که گمره شد آن کو نکو ننگریست .

ناصرخسرو.


بت سیمین تن سنگین دل من
به تو گمره شده مسکین دل من .

نظامی .


چون بترساند تو را آگه شوی
ور نترساند ترا گمره شوی .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.