گنبد
نویسه گردانی:
GNBD
گنبد. [ گُم ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 19000گزی شمال باختری قره آغاج و 5000گزی جنوب راه شوسه ٔ مراغه به میانه واقع شده است . هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه اش 140 تن است . آب آن ازچشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات ، زردآلو و بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۱۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
گردکان بر گنبد بودن . [ گ ِ دِ ب َ گُم ْ ب َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از ناپایداری و بی ثباتی است . (آنندراج ) : پرتو نیکان نگیرد آنکه بنیادش بد ...
مزرعه ٔیله گنبد پائین . [ م َرَ ع َ ی ِ ی ِ ل َ گُم ْ ب َ دِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین ، واقع در 15هزارگزی...
گنبد (به پهلوی: گومبت)[۱] سازهی است معمارانه شبیه نیمکره ای توخالی . تاریخ ساخت گنبد با مواد گوناگون به پیش از تاریخ میرسد. گنبدهای پیش کرده، پیش ر...
رک. ا. (به انگلیسی: Spire; Rhenish helm spire) هر سازهٔ باریک و نوک تیزی که بر فراز ساختمان ساخته شود؛ معمولاً هرم باریک هشت وجهی که روی برجی چهار...