اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گنبد کبود

نویسه گردانی: GNBD KBWD
گنبد کبود. [ گُم ْ ب َ دِ ک َ ] (اِخ ) برجی است [ در آمل ] داری گنبدی مخروب که سابقاً با کاشیهای آبی مفروش بوده و این نام نیز به همان جهت است . رجوع به سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 63 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
گنبد کبود. [ گُم ْ ب َ دِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است .
گنبد کبود. [ گُم ْ ب َ دِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سلگی شهرستان نهاوند که در 2000گزی باختر شهر نهاوند و 4000گزی جنوب خاوری مارسی بان ...
کبود گنبد. [ ک َ گُم ب َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش کلات شهرستان دره گز. کوهستانی . معتدل . سکنه ، 8229 تن . آب آن از چشمه سار و رودخانه . محصول...
کبود گنبد. [ ک َگُم ب َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . جلگه ای ، معتدل . دارای 209 تن سکنه است . (از فره...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.