گنج آگن . [ گ َ گ َ ] (نف مرکب ) اندوزنده ٔ گنج . (ناظم الاطباء). آن که گنج را بیاگند و بیندوزد. گنج آگننده
: سپهدار و گنج آگن و غم گسل
کدیور به طبع و سپاهی به دل .
اسدی (گرشاسبنامه ).
ای بسا گنج آگنان کنج کاو
کآن خیال اندیش را شد ریش گاو.
مولوی (مثنوی چ خاور ص 13).
و رجوع به گنج شود.