گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گنج فشان نویسه گردانی: GNJ FŠAN گنج فشان . [ گ َ ف َ / ف ِ ] (نف مرکب ) آن که گنج و پول و زر وسیم بپراکند و ببخشد. جوانمرد. بخشنده : خسرو تاجبخش تخت نشان بر سر تاج وتخت گنج فشان .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود