اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گندم نمایی

نویسه گردانی: GNDM NMAYY
گندم نمایی . [ گ َ دُ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) ریا. دورویی . ریاکاری :
تو را بس باد از این گندم نمایی
مرا زین دعوی سنگ آسیایی .

نظامی .


جوفروش است آن نگار سنگدل
با من او گندم نمایی میکند.

سعدی (طیبات ).


رجوع به گندم نما شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.