گنده چی . [ گ ُ دَ
/ دِ ] (اِ مرکب ) رشیدی در ذیل گُنده آرد: کوفته که مدور و بزرگ ساخته در میان آتش اندازند، و گنده چی تصغیر آن یعنی گنده ٔ کوچک ، احمد اطعمه گوید
: تا که بود گنده چی امرد ابروترش
تا که بود حلقه چی شاهد شیرین دهن .
بسحاق اطعمه .
رجوع به گنده شود.