اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گنده دهان

نویسه گردانی: GNDH DHAN
گنده دهان . [ گ َ دَ / دِ دَ ] (ص مرکب ) گنده دهن . آنکه دهان او بدبو بود. ابخر. ردی ءالنکهة :
گنده دماغی بنفشه بوی نه کالوخ
گنده دهانی کرفس خای نه کیکیز.

سوزنی .


از بار هجو من خر خمخانه گشت لنگ
آن همچو شیر گنده دهان پیس چون پلنگ .

سوزنی .


زنخ چو پشت پلنگ و نغوله چون دم سگ
چو شیر گنده دهان سهمناک چون کفتار.

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.