گنگ
نویسه گردانی:
GNG
گنگ . [ گ ُ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میمند بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد که در 45000 گزی شمال خاوری فیروزآباد نزدیک راه مالرو میمند به سیمکان واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه اش 248 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن لبنیات ، پشم ، پوست و جزئی غلات و شغل اهالی گله داری و زراعت و گلیم بافی و راه آن مالرو است . ساکنان در حدود خرمن کوه و سفیدار برای تعلیف تغییر محل میدهند و ساختمان ندارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). قریه ای است چهارفرسنگ ونیمی میانه ٔ شمال و مغرب شهر خفر [ از بلوک خفر فارس ] . (فارسنامه ٔ ناصری گفتار2 ص 197).
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
گیج و گنگ گشتن . [ ج ُ گ ُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) سرگشته و حیران گشتن . سرگشته و خاموش شدن .