گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گنگ گشتن نویسه گردانی: GNG GŠTN گنگ گشتن . [گ ُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) گنگ شدن . لال شدن : تو گویی که طوطی است اندر سخن که از آب گردد همی گنگ و کر. مسعودسعد.و رجوع به گنگ و گنگ شدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی گیج و گنگ گشتن گیج و گنگ گشتن . [ ج ُ گ ُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) سرگشته و حیران گشتن . سرگشته و خاموش شدن . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود