گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گواه کشیدن نویسه گردانی: GWʼH KŠYDN گواه کشیدن . [ گ ُ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) گواه آوردن . گواه کردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 306) : دل از غلامی غم خواست نارهد ۞ واله کشید بر رخش از داغها گواهان را.واله هروی (از مجموعه ٔ مترادفات ص 306). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود