اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گور کردن

نویسه گردانی: GWR KRDN
گور کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دفن کردن مرده را. به خاک سپردن مرده : نصر سیار بر واصل عمرو نماز کرده اندر سراپرده ٔ خویش گور کردش . (تاریخ بخارای نرشخی ص 73).
- به گور کردن ؛ گور کردن . به خاک سپردن : و او را [ مروان را ] به دمشق به گور کردند.(تاریخ سیستان ص 106). سر عبدالرحمن به مصر به گور کردند و جثه ٔ او به رخد. (تاریخ سیستان ). و امیرالمؤمنین مأمون فرمان یافت به روم ... و آنجا به گور کردند او را. (تاریخ سیستان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
گم و گورکردن یا گم به گور کردن . [ گ ُ م ُ ک َ دَ، گ ُ ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، گم کردن . نابود کردن . از بین بردن . و رجوع به...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.