گوشتاب
نویسه گردانی:
GWŠTAB
گوشتاب . (اِ مرکب ) عصیر گوشت . آب گوشت . || یک قسم نانخورشی که از گوشت سازند، و آبگوشت نیز نامند. (ناظم الاطباء) : وحشوها نرم باید چون کشطاب غلیظ با جلاب و روغن بادام و گوشتاب از گوشت بزغاله ... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
گوش تاب . (نف مرکب )تابنده ٔ گوش . پیچنده ٔ گوش . گوش پیچ . || (ن مف ) گوش تابیده . پیچیده گوش . || (اِمص مرکب )گوشمال و تاب دادن گوش برای ...