گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گوش خراشیدن نویسه گردانی: GWŠ ḴRʼŠYDN گوش خراشیدن . [ خ َ دَ ] (مص مرکب ) خراش دادن گوش . || کنایه از ایذا رسانیدن به گوش . (آنندراج ) : گوشی نخراشید صدای جرس ماما نرم روان قافله ٔ ریگ روانیم . صائب (از آنندراج ).رجوع به گوش خراش در ترکیب های ذیل گوش شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود