گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گوشه نشستن نویسه گردانی: GWŠH NŠSTN گوشه نشستن . [ ش َ / ش ِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) گوشه نشینی کردن . انزواء. به کنجی نشستن . اقامت کردن در کرانه . بر کرانه جای گزیدن : عابد که نه از بهر خدا گوشه نشیندبیچاره درآئینه ٔ تاریک چه بیند.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود