اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گوگرد احمر

نویسه گردانی: GWGRD ʼḤMR
گوگرد احمر. [ گ ِ دِ اَ م َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) از جواهر است و معدن آن در وادی موران میباشد و موران آنجا مقابل بزی می شوند گویند در شب مانند آتش می درخشد چنانکه روشنایی آن چند فرسخ می رود، و چون از معدن بیرون آورند این خاصیت ندارد و آن جزو اعظم اکسیر است چنانکه سیماب را ابوالارواح خوانند و آن را ابوالاجساد نامند. گرم و خشک است در چهارم و اقسام آن منافع بسیار دارد. (برهان ذیل گوگرد). و در کبریت احمر اقوال بسیار است و به اصطلاح اهل صناعت کیمیا اکسیر مصنوع در غایت سرخی را کبریت احمر نامند. (انجمن آرا ذیل گوگرد) (آنندراج ) (برهان ) :
گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست
بشناس قدر خویش که گوگرد احمری .

سعدی .


رجوع به گوگرد سرخ شود.
- امثال :
مثل گوگرد احمر ؛ نایاب . (امثال و حکم ج 3 ص 1481).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.