گونی
نویسه گردانی:
GWNY
گونی . [ گ َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . در 38هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاهان و 2هزارگزی باختر سراب به فیروزآباد. دشت و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن 70 تن است . آب آن از رودخانه ٔ مرگ و چشمه تأمین میگردد. محصول آن غلات ، حبوبات و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد و تابستان از فیروزآباد اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
گونی بافی . (اِخ ) (کارخانه ٔ...) کارخانه ٔ گونی بافی واقع در ایستگاه میان شاهی و ساری ، خطشمال ، 4هزارگزی شاهی ، 338هزارگزی تهران . (مؤلف ).
گونی کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل . واقع در 25هزارگزی راه شوسه ٔ گرمی به اردبیل . کوهستانی و هوای...
گونی محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی بوده است از دهات ناحیه ٔ فخرعمادالدین در استراباد. (مازندران و استراباد رابینو ص 170 فارسی و 127 انگل...
گونیبافی. (نام مکان)، بخش شهری گونیبافی در سوی خاوری شهر قائمشهر (شاهی) واقع شده است. این بخش با بنیاد کارخانه گونیبافی در سال ۱۳۰۸ توسط رضا ...
گندم گونی وام . [ گ َ دُ ] (ص مرکب ) اسمر. || قهوه ای رنگ . (ناظم الاطباء).
علی لاله گونی . [ ع َ ی ِ ل َ ] (اِخ ) ابیوردی لاله گونی شیرازی . رجوع به علی شیرازی (ابیوردی ...) شود.
گوونی. (ا.). آلباتروس/قادوس/باتروس پاسیاه (نام علمی: Phoebastria nigripes). در عربی قطرس أسود الرجلین. نزد دریانوردان گوونی= gooney نام یک گونه از تیر...