گوهر سفتن
نویسه گردانی:
GWHR SFTN
گوهر سفتن . [ گ َ / گُو هََ س ُ ت َ ] (مص مرکب ) سوراخ کردن گوهر. (بهار عجم ) (آنندراج ). دُر سفتن . || کنایه از انشای سخن کردن . (برهان قاطع) (بهار عجم ) (مؤید الفضلا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قصه خوانی و آن را گهر سفتن هم میگویند. (برهان قاطع) (بهار عجم ) (ناظم الاطباء). سخنان نغز گفتن . لطیفه گفتن . گهر سفتن . || کنایه از بردن بکارت . (بهار عجم ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.